Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@11:41:27 GMT

واقعا معنای خیانت همسرتان در خواب چیست؟

تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۳۷۳۲۴

واقعا معنای خیانت همسرتان در خواب چیست؟

فرارو- راهول جاندیال؛ جراح و متخصص مغز و اعصاب آمریکایی است که کتاب‌هایش به بیش از بیست زبان ترجمه شده و جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده اند. او ۱۰ کتاب دانشگاهی در موضوعات مختلف از جراحی مغز و اعصاب گرفته تا زیست شناسی سرطان و علوم اعصاب تالیف کرده است. از او به عنوان استاد برجسته در آکسفورد و هاروارد دعوت بعمل آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او موسس و مدیر انجمن بین المللی کودکان جراحی مغز و اعصاب است جایی که تیم‌هایی را برای آموزش و انجام جراحی مغز کودکان در بیمارستان‌های خیریه در سراسر آمریکای مرکزی و جنوبی و اروپای شرقی رهبری می‌کند. از جمله جوایزی که از آن وی شده می‌توان به جایزه تحقیقات پنفیلد از کنگره جراحان مغز و اعصاب در سال ۲۰۰۷ میلادی، جایزه خدمات عمومی انجمن جراحان مغز و اعصاب آمریکا در سال ۲۰۰۴ میلادی و جایزه پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز در سال ۲۰۱۹ میلادی اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، رویا‌ها برای من به عنوان یک جراح مغز و اعصاب و یک دانشمند محقق جذابیت خاصی دارند. پس از گذراندن زندگی خود در حوزه مطالعات مغز نه تنها شیفته پیچیدگی بی نهایت آن هستم بلکه تا حدی شیفته چیزی هستم که یکی از بزرگترین و اسرارآمیزترین ویژگی‌های آن باقی مانده است: رویاپردازی.

منشاء رویا‌ها مانند تمام فعالیت‌های ذهنی است؛ امواج الکتریسیته در هر لحظه که ما زنده هستیم در سراسر مغز حرکت می‌کنند. رویا‌ها محصول عملکرد طبیعی مغز و یک دگرگونی خارق العاده است که هر شب هنگام خواب در مغز رخ می‌دهد و از ریتم‌های شبانه روزی یا همان چرخه‌های روز و شب پیروی می‌کند که از نظر بیولوژیکی بر تمام زندگی حکمفرما است.

هر شب مغز و بدن مان یک چرخه تکراری ۹۰ دقیقه‌ای از خواب سبک را دنبال می‌کند و سپس خواب عمیق را دنبال می‌کند که در آن امواج مغزی آهسته و ریتمیک هستند. چشم‌ها زیر پلک‌ها می‌چرخند و بخش عمده عضلات بدن فلج می‌شوند. هنگامی که چشم‌ها زیر پلک‌ها اصطلاحا بال می‌زند این به عنوان اختلال رفتاری خواب با حرکت سریع چشم یا REM شناخته می‌شود.

رویاپردازی حتی بدون اختلال رفتاری خواب با حرکت سریع چشم نیز امکان پذیر است با این وجود، خواب در شرایط اختلال رفتاری خواب با حرکت سریع چشم زمانی است که شدیدترین و عجیب‌ترین رویا‌ها رخ می‌دهند.

رویا‌های آخر شب بیش‌تر احساسی هستند و خاطرات زندگی نامه‌ای قدیمی‌تر را در بر می‌گیرند و این رویا‌ها را درست قبل از بیدار شدن از خواب به یاد می‌آوریم. رویا‌ها در ابتدای شب منفی‌تر هستند و هر چه شب می‌گذرد مثبت‌تر می‌شوند.

رویا‌ها عمیقا ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند، زیرا آن‌ها را واقعی تجربه می‌کنیم. شادی‌ای که در رویا‌ها تجربه می‌کنیم از نظر فیزیولوژیکی با شادی بیداری تفاوتی ندارد و همین طور وحشت، ناامیدی، هیجان، خشم و ترس. زمانی که در خواب می‌دوید قشر حرکتی فعال می‌شود همان بخشی از مغز شما که اگر واقعا می‌دویدید از آن استفاده می‌کردید. لمس معشوق در خواب قشر حسی را تحریک می‌کند درست همان طور که در ساعات بیداری شما تحریک می‌شود.

اگر کم خواب هستید اولین چیزی که به آن توجه می‌کنیم رویا دیدن است. اگر به اندازه کافی خوابیده‌ایم، اما خوابمان کم شده به محض این که به خواب برویم بلافاصله شروع به خواب دیدن می‌کنیم. این روز‌ها تمرکز زیادی روی نیاز به خواب برای سالم بودن وجود دارد، اما ممکن است این خوابی نباشد که واقعا به آن نیاز داریم بلکه رویا‌ها باشند.

رویا‌هایی که تجسم می‌کنیم تولیدات حسی خودمان هستند. آیا رویایی که در آن به شریک زندگی خیانت می‌کنیم نشانه‌ای نیست که ما به دنبال خیانت هستیم یا دست کم رویکردی باز نسبت به آن مقوله داریم؟ اگر غیر از این باشد پس چه چیزی می‌تواند باشد؟

همه رویا‌ها محصول شبکه تخیل در مغز ما هستند که به قوانین و منطق زندگی زمان بیداری ما محدود نشده اند. هنگامی که ما در حال رویاپردازی هستیم تخیل بدون محدودیت و آزاد است که تداعی‌ها و ارتباطات سست را در خاطرات ما بیابد. این می‌تواند ما را وادار کند که در مورد افراد زندگی خود به روش‌های شگفت انگیز، ناراحت کننده و حتی وابسته به عشق فکر کنیم. از آنجایی که شبکه اجرایی منطقی در مغزمان در حین رویا دیدن خاموش می‌شود نمی‌توانیم این پرواز‌ها را پیش از بلند شدن متوقف کنیم. آن‌ها هم چنین در قضاوت آزاد هستند حتی قضاوت ما.

در رویا‌ها ما آزاد هستیم تا برخورد‌هایی را تصور کنیم که در زندگی بیداری ما تابو یا غیرقابل تصور است. بنابراین، رویا‌ها واقعا به چه معنا هستند؟ پژوهشگران نظرسنجی‌هایی انجام داده‌اند و از افراد می‌پرسند که تا چه اندازه در روابط عاشقانه شان خوشحال هستند؟ آیا ویژگی شخصیتی یک فرد حسود را دارند و این ویژگی‌های شخصیتی چگونه بر رویا‌های شان تاثیر می‌گذارد؟

با این وجود، یک تفاوت بسیار مهم بین فانتزی‌های روز و رویا‌ها  وجود دارد. هنگامی که در طول روز در حال خیال پردازی هستیم این افکار توسط بخش منطقی مغز ما یعنی شبکه اجرایی که تمایلات را محدود می‌کند مهار می‌شود. این تاثیر تعدیل کننده هنگامی که ما رویا می‌بینیم از بین می‌رود و به رویا‌های اجازه می‌دهد تا بخلاقانه و اکتشافی باشند. از اینجا نتیجه می‌گیرم که رویا‌ها بیش‌تر شبیه آزمایش‌های فکری هستند و نه نشانه‌ای از نوع تمایلات نهفته‌ای که فروید درباره آن نوشته است.

در زمان دیدن رویا بدن ساکت است. سیستم عصبی محیطی و خودمختار سیگنالی به مغز نمی‌فرستد. مغز به هیچ سیگنالی از بدن واکنش نشان نمی‌دهد بلکه تخیل خود در جریان است. همان طور که رویا‌ها نشان می‌دهند مغز اصلاً به بقیه بدن نیاز ندارد. مغز می‌تواند صحنه، شخصیت‌ها و رفتار‌های خود را بسازد.

بینایی را در نظر بگیرید. عدسی و قرنیه با یکدیگر کار می‌کنند تا نور را روی شبکیه در پشت چشم متمرکز کنند، اما این مغز است که آن چه را که دیده می‌شود در یک نمای واحد و واضح از جهان پردازش می‌کند. بدون مغز ما نمی‌بینیم. رویا‌ها نیز همین وضعیت را دارند. بدون هیچ ورودی حسی مغز لذت کامل را ایجاد و درک می‌کند.

پس رویا‌ها چه چیزی را در مورد روابط ما آشکار می‌کنند؟ علم نشان می‌دهد که خواب‌های با مضصون خیانت بعید است علامتی باشد که می‌خواهیم در هنگام بیداری خیانت کنیم. آن خواب‌ها به احتمال زیاد شبکه تخیل مغز در عمل هستند. خیانت به شریک زندگی در خواب ممکن است به جای تمایل به دور شدن از رابطه نشانه‌ای از کنجکاوی و تحریک طبیعی باشد.

احساس ما نسبت به شریک زندگی در ساعات بیداری نیز می‌تواند روی رویا‌های مان تاثیر بگذارد. احساس حسادت در طول روز می‌تواند رویا‌های خیانت ایجاد کند که به نوبه خود بر رفتار بیننده خواب نسبت به شریک زندگی خود تاثیر می‌گذارد.

اگر شما یا شریک زندگی تان خواب خیانت می‌بینید این نشانه آرزو‌های واقعی فرد بیننده خواب نیست. حتی اگر ممکن است ناآرام یا ناراحت از خواب بیدار شوید به یاد داشته باشید که رویا‌ها به گونه‌ای طراحی شده اند که ما را وادار به تفکر متفاوت کنند. آن چه واقعا اهمیت دارد روایت رویای ما یا همسرمان نیست بلکه نحوه واکنش ما به این رویا‌ها است.

ممکن است وسوسه شوید و به این نتیجه برسید که این بدان معناست که مشتاق رابطه خیانت‌آمیز هستید، اما براساس نتایج تعدادی از مطالعات وضعیت معمولا برعکس است. به نظر می‌رسد این رویا‌ها به ما کمک می‌کنند تا بر احساس دلتنگی خود غلبه کنیم. آن رویا‌ها ممکن است به سادگی راهی برای پردازش احساسات ناشی از جدایی باشند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل شریک زندگی مغز و اعصاب رویا ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۳۷۳۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟

فرارو- روانشناسان مختلفی به تحلیل شخصیت "صدام حسین" دیکتاتور اسبق عراق پرداخته اند. یکی از شناخته شده‌ترین آنان "جرولد مورتون پست" روانپزشک و تحلیلگر سابق سیا بود که در برخی از منابع از او به عنوان ابداع کننده "روانشناسی سیاسی" نیز یاد شده است.

به گزارش فرارو، او درباره صدام می‌نویسد: "صدام حسین" رئیس جمهور عراق به عنوان "دیوانه خاورمیانه" توصیف شده است. این تشخیص تحقیرآمیز نه تنها دقیق نیست، بلکه خطرناک است. سپردن صدام به قلمرو جنون می‌تواند تصمیم گیرندگان را گمراه کند که باور کنند او غیرقابل پیش بینی بود؛ در حالی که در واقع چنین نیست. بررسی سوابق رهبری صدام حسین در عراق در دو دهه گذشته نشان می‌دهد که او به هیچ وجه غیر منطقی نبوده بلکه تا حد زیادی خطرناک بوده است.

در واقع، بررسی زندگی و حرفه صدام حسین نشان می‌دهد که او یک مسیر را دنبال کرده است: عقلانی سازی ایدئولوژیک برای یک الگوی مادام العمر. همه اقدامات در صورتی موجه هستند که در خدمت پیشبرد نیاز‌های صدام حسین و جاه‌طلبی‌های او باشند".

او درباره پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی صدام می‌نویسد: "صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در یک خانواده دهقانی فقیر در نزدیکی تکریت در مرکز عراق متولد شد. پدرش قبل از به دنیا آمدن او فوت کرد و طبق سنت آن زمان عمویش با مادرش ازدواج کرد. او در ده سالگی تحت تاثیر سواد پسر عمویش قرار گرفت و آرزوی ادامه تحصیل داشت، اما با مخالفت خانواده اش مواجه شد به همین دلیل نیمه شب خانه را ترک کرد و راهی خانه دائی اش "خیرالله" شد. خیرالله نه تنها نقش پدر را برای صدام ایفا کرد بلکه  به مربی سیاسی او نیز تبدیل شد. خیرالله در قیام ۱۹۴۱ عراق علیه بریتانیا مبارزه کرده بود و به دلیل اقدامات ملی گرایانه  اش به پنج سال زندان محکوم شده بود. او خاطرات خود و اقوام اش که با مهاجمان خارجی مبارزه کردند و برخی از آنان جان شان را برای ملی گرایی عراقی از دست دادند، برای صدام تعریف می‌کرد. خیرالله که بعدا فرماندار بغداد شد جهان بینی صدام جوان سال را شکل داد و به او آموخت که باید از بیگانگان نفرت داشته باشد.

در سال ۱۹۸۱ میلادی صدام جزوه‌ای را که توسط خیرالله  نوشته شده بود با عنوان "سه گروهی که خدا نباید خلق می‌کرد: ایرانیان، یهودیان و مگس‌ها" را بازنشر کرد. خیرالله کار آموزش تاریخ عرب و ایدئولوژی ناسیونالیستی حزب بعث به صدام را انجام داد. حزب بعث که در سال ۱۹۴۰ تاسیس شد، در نظر داشت یک ملت جدید عربی ایجاد کند که قدرت‌های استعماری و امپریالیستی را شکست داده و به استقلال، وحدت و سوسیالیسم عربی دست یابد. ایدئولوژی بعث همان طور که توسط بنیانگذار فکری آن "میشل عفلق" مفهوم سازی شده بود، بر تاریخ ظلم و تفرقه جهان عرب تمرکز داشت؛ ابتدا به دست عثمانی‌ها، سپس به دست فرمانروایان‌های غربی، سپس توسط سلطنت‌های تحت سلطه منافع غرب و در نهایت با تاسیس "رژیم صهیونیستی". صدام با الهام از داستان‌های حماسی دائی اش  در خدمت به ملت عرب از همان روز‌های ابتدایی زندگی اش خود را غرق در رویا‌های شکوهمندانه می‌دید.

او خود را به جای بخت النصر پادشاه بابل (۵۸۶ پیش از میلاد مسیح) که بیت المقدس را فتح کرد و "صلاح الدین ایوبی" که سپاه صلیبیون را شکست داد و بیت المقدس را بازپس گرفت، می‌دید. صدام تا زمانی که همراه دائی اش برای ادامه تحصیلات متوسطه خود به بغداد سفر کرد غرق در تاریخ عرب و ایدئولوژی بعث بود.

مدارس آن زمان که جولانگاه ناسیونالیسم عربی بودند تمایلات سیاسی او را تقویت کردند. در سال ۱۹۵۲ میلادی زمانی که صدام ۱۵ ساله بود "جمال عبدالناصر" کودتای (یا به زعم طرفداران اش انقلاب) افسران آزاد را در مصر رهبری کرد و برای صدام جوان و همتایان اش تبدیل به قهرمان شد. ناصر به عنوان رهبر فعال پان عربیسم به الگویی ایده آل برای صدام تبدیل شد: این که تنها با رویارویی شجاعانه با قدرت‌های امپریالیستی می‌توان ناسیونالیسم عرب را از قید و بند‌های غربی رها کرد. صدام در ۲۰ سالگی با الهام از ناصر به حزب عربی سوسیالیستی بعث در عراق پیوست و به سرعت مقام‌های حزب را تحت تاثیر قرار داد.

دو سال بعد در سال ۱۹۵۸ میلادی ژنرال "عبدالکریم قاسم" ظاهرا با تقلید از ناصر کودتایی را در عراق رهبری کرد که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد. با این وجود،  قاسم بر خلاف ناصر راه سوسیالیسم را دنبال نکرد و علیه حزب بعث شورید. در آن زمان صدام ۲۲ ساله به مقر حزب بعث رفت و ماموریت رهبری یک تیم پنج نفره برای ترور قاسم را به عهده گرفت. بنا بر گزارش‌ها این ماموریت به دلیل خطای اساسی در محاسبات صدام شکست خورد، اما فرار صدام به سوریه ابتدا با اسب و سپس با شنا در رودخانه باعث شد او به جایگاهی اسطوره‌ای در تاریخ عراق دست یابد.  

صدام در دوران تبعید خود برای تحصیل در رشته حقوق به مصر رفت و به درجات رهبری حزب بعث مصر رسید. او پس از سال ۱۹۶۳ میلادی که قاسم توسط بعثی‌ها برکنار شد به عراق بازگشت. عفلق پدر ایدئولوژیک حزب بعث صدام جوان را تحسین کرد و حزب بعث عراق را بهترین حزب در جهان اعلام کرد و صدام را به عنوان جانشین خود معرفی نمود.

صدام با کمک مخفیانه و حیاتی "عبدالرزاق نایف" رئیس اطلاعات نظامی، کودتای موفقیت آمیزی را در سال ۱۹۶۸ میلادی انجام داد. صدام برای قدردانی از خدمات ارائه شده ظرف دو هفته پس از کودتا ترتیب دستگیری و تبعید نایف را داده بود و متعاقبا دستور قتل او را صادر کرد! این اقدام الگویی بود برای نحوه پاداش دادن صدام به وفاداران به خود! صدام با قتل نایف نشان داد وجدان منعطفی دارد: از دید او تعهدات و وفاداری مربوط به شرایط بود و شرایط تغییر می‌کرد.

اگر فردی یا ملتی به عنوان یک مانع یا تهدید تلقی شود صرف نظر از اینکه در گذشته چقدر وفادار بوده آن فرد یا ملت با خشونت و بدون نگاه به پیشینه حذف می‌شود و این عمل با "استثناگرایی انقلابی" توجیه می‌شود. این رویه صدام بود".

اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی

پست در ادامه بیان ویژگی‌های صدام می‌نویسد: "صدام قادر به تغییر مسیر خود بود و می‌توان عنوان اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی را برایش به کار برد. اگر او در مسیرش با مقاومتی اولیه مواجه می‌شد با اطمینان از صحت قضاوت اش سخت‌تر مبارزه می‌کرد، اما اگر شرایط نشان می‌داد که دچار اشتباه محاسباتی شده در آن شرایط او اشتباه اش را تصدیق نمی‌کرد بلکه تلاش می‌کرد خود را با موقعیتی پویا تطبیق دهد. برای مثال، می‌توان مصداق عملگرایی انقلابی و انعطاف ایدئولوژیک را در مورد رفتار او با دشمن ایرانی اش دید.

او در مارس ۱۹۷۵ میلادی در مقابل حکومت وقت ایران بر سر اروند رود که عراق از آن تحت عنوان شرط العرب یاد می‌کرد به توافق رسید تا در مقابل شورش کرد‌ها سرکوب شود. صدام قراردادی را با شاه وقت ایران امضا کرد که بر اساس آن حاکمیت ایران بر آبراه مورد مناقشه اروند رود را در ازای توقف تامین تسلیحاتی شورش کرد‌ها از سوی ایران پذیرفت. او در سال ۱۹۷۳ میلادی اعلام کرد که حزب بعث نماینده همه عراقی‌ها است و کرد‌ها نمی‌توانند بی طرف باشند و کرد‌ها یا کاملا با مردم هستند یا علیه آنان.

در واقع، این یکی از اصول اساسی صدام بود: "کسی که کاملا با من نیست دشمن من است". از این رو کرد‌ها به عنوان دشمنان موذی مورد حمایت قدرت‌های خارجی به ویژه ایرانیان قلمداد شدند. در سال ۱۹۷۳ اقلیت کرد تحت حمایت شاه ایران شورش کردند. تا سال ۱۹۷۵ میلادی جنگ علیه کرد‌ها بسیار پرهزینه شد و تنها در یک سال ۶۰۰۰۰ جان خود را از دست دادند.

صدام با نشان دادن عمل گرایی انقلابی اش علیرغم نفرت مادام العمری که از ایرانیان داشت نشان داد که نیاز فوری سرکوب شورش کرد‌ها به طور موقت اولویت او بوده است. با این وجود، کماکان موضوع حاکمیت بر اروند رود ذهن او را مشغول کرده بود تا آن که در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی صدام با مشاهد وضعیت آشفته و غیر منظم پس از پیروزی انقلاب در ایران به خوزستان حمله کرد. یکی از اقدامات او لغو قرارداد ۱۹۷۵ برای تقسیم اروند رود بود. پس از آن ایران پاسخ داد و نیرو‌های عراقی و شهر‌های عراق اسیب‌های جدی وارد ساختند. صدام متوجه شد که جنگ نتیجه معکوس به همراه داشته است".

ویژگی‌های روانی صدام خودشیفتگی (نارسیسیسم) بدخیم

از دیدِ پست، برچسب هایی، چون "دیوانه خاورمیانه" و "مگالومانی" (خود بزرگ بین) به اشتباه به صدام اطلاق شده اند چرا که هیچ گونه شواهدی دال بر ابتلای او به اختلال روانپریشانه وجود ندارد. او می‌نویسد:"صدام بی فکر و عجولانه اقدام نمی‌کرد. او تنها پس از بررسی جوانب عاقلانه عمل می‌کرد و  می‌توانست بسیار صبور باشد. در واقع، او از زمان به مثابه یک سلاح استفاده می‌کرد. در حالی که او از نظر روانی با واقعیت در ارتباط بوده اغلب از نظر سیاسی با واقعیت ارتباط نداشته است.

جهان بینی صدام محدود و تحریف شده بود او تجربه اندکی درباره جهان خارج از جهان عرب داشت. تنها تجربه ماندگار او با غیر عرب‌ها با مشاوران نظامی شورویایی اش بود. هم چنین، طبق گزارش‌ها او تنها در دو نوبت به خارج از خاورمیانه سفر کرده بود یک سفر کوتاه به پاریس در سال ۱۹۷۶ و یک سفر دیگر به مسکو. علاوه بر این او در محاصره افراد بود که از شهرت وحشیانه صدام رنج می‌بردند و از ابراز مخالفت با او می‌ترسیدند.

او بیرحمانه تهدید‌هایی را که متوجه قدرت اش می‌شد حذف کرد و انتقاد را معادل عدم وفاداری قلمداد می‌کرد. در سال ۱۹۷۹ میلادی زمانی که به طور کامل زمام رهبری عراق را به دست گرفت یکی از اولین اقدامات اش اعدام ۲۱ مقام ارشد بود که وفاداری آنان را زیر سوال برد. در اینجا می‌توان نمونه‌ای را ذکر کرد: در سال ۱۹۸۲ میلادی زمانی که جنگ با ایران برای عراق بسیار بد پیش رفت صدام خواستار پایان جنگ شد، اما آیت‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران تاکید کردند تا زمانی که صدام از قدرت برکنار نشود صلح برقرار نخواهد شد.

در جلسه کابینه صدام از وزرای خود خواست صراحتا توصیه‌های خود را ارائه دهند و وزیر بهداشت نیز به صدام پیشنهاد کرد که به طور موقت از سمت خود کناره گیری کند تا پس از برقراری صلح ریاست جمهوری را از سر گیرد. صدام از صراحت لهجه او قدردانی کرد، اما سپس دستور بازداشت اش را صادر کرده بود! همسر آن وزیر تقاضای آزادی شوهرش را مطرح کرد. روز بعد صدام جسد مثله شده شوهر آن زن را در یک کیسه مشکی برایش فرستاد. این موضوع به شدت توجه وزرای دیگر را که مصرانه خواستار باقی ماندن صدام در قدرت بودند به خود جلب کرد. وجود این افراد بله قربان گو در کنار دیدگاه محدود صدام درباره مسائل جهانی او را به سوی اشتباه محاسباتی سوق داد. از دید صدام رویا‌های بعث زمانی محقق خواهند شد که ملت عرب زیر نظر یک رهبر قدرتمند متحد شود. در ذهن صدام او برای آن نقش مقدر شده بود".

پست می‌نویسد: "او محدودیت وجدانی‌ای برای خود قائل نبود. تنها وفاداری صدام به شخص خود بود. هنگامی که مانعی در مسیر انقلابی اش وجود داشته صدام آن را از میان برداشته است. او از هر نیرویی که لازم می‌دید استفاده می‌کرد و اگر مصلحت می‌دانست به افراط در اعمال خشونت از جمله استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی مبادرت می‌ورزید".

پست اشاره می‌کند به نظرش صدام علیرغم آن که روان پریش نبود، اما گرایش پارانوئید قوی‌ای داشت. او برای تلافی کردن آماده بود و بدون دلیل خود را در محاصره دشمنان می‌دید. با این وجود، او نقش خود را در ایجاد آن دشمنان نادیده می‌گرفت و نظریه‌های توطئه را برای توجیه اقدامات خود مطرح می‌کرد.

پست می‌افزاید:"صدام متقاعد شده بود که ایالات متحده، اسرائیل و ایران درصدد حذف او بودند و برای تایید این استدلال، زنجیره‌ای از نتیجه گیری‌ها را برای متقاعد کردن هواداران اش مطرح می‌کرد.  "لطیف نصیف جاسم"  که مسئول تبلیغات و بیانیه‌های عمومی رژیم بعث بود احتمالا به تقویت روحیه پارانوئیدی صدام کمک کرد و به یک معنا مجری پارانویای او بود.

در این مسیر صدام با سرزنش دشمنان بیرونی حامیان سرکوب شده خود را متحد می‌کرد. علیرغم آن که صدام کاریزماتیک نبود، اما با رویکردش در قبال فلسطینیان و ضدیت با صهیونیسم تلاش می‌کرد از خود چهره مردی قدرتمند را به نمایش گذارد. او را خود یکی از رهبران بزرگ تاریخ می‌دانست و خود را در کنار قهرمانان قرار داده بود در کنار ناصر، کاسترو، تیتو، هوشی مین و مائو تسه دونگ که هر کدام را به خاطر تطبیق سوسیالیسم با محیط خود و مقابله با سلطه بیگانگان تحسین می‌کرد.

صدام نیز مانند مائو جوانان را تشویق کرد تا در مورد فعالیت ضد انقلابی والدین خود اطلاع رسانی و خبرچینی کنند. همان طور که مقامی خداگونه به مائو نسبت داده شد و تصاویر و مجسمه‌های غول پیکر او در سرتاسر چین قرار گرفت تصاویر و مجسمه‌های غول پیکر صدام در عراق نیز فراوان بودند".

پُست درباره علت در قدرت باقی ماندن صدام برای چندین دهه می‌نویسد: "تصادفی نیست که او در این باره زمانی طولانی مدت رهبر کشورش در منطقه‌ای پرآشوب در جهان باقی مانده است. در حالی که او رویا‌های بلندپروازانه و همراه با جلال و شکوه را در سر می‌پروازند یک تاکتیسین زیرک است که از خود صبوری به خرج می‌دهد. او که می‌تواند تهاجم شدید را براساس نیاز‌های انقلابی توجهی کند همزمان قادر است مسیر را در صورت بروز اشتباه محاسباتی معکوس کند و منتظر باقی می‌ماند تا روزی فرارسد که شرایط برای دستیابی به هدف انقلابی اش فراهم باشد. در واقع، انگیزه او برای قدرت از بین نمی‌رود بلکه صرفا به تعویق می‌اقتد. صدام حسین یک ماشین حساب سیاسی ظالم است که برای رسیدن به اهداف هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد. البته او آرزوی شهادت ندارد و زنده ماندن هدف اش می‌باشد. اولویت شماره اول او ارائه تصویری از یک عملگرای انقلابی از خود است که آرزوی جنگی را ندارد که در آن عراق به شدت آسیب ببیند و جایگاه اش به عنوان یک رهبر خدشته دار شود".

این گزارش ادامه دارد...

گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

*فراخود یا سوپرایگو آن جنبه از شخصیت است که دربردارنده تمام آرمان‌ها و استاندارد‌های اخلاقی و درونی است که ما از پدر و مادر و جامعه کسب می‌کنیم. سوپرایگو مسئول درونی کردن قواعد فرهنگی است و معمولا توسط اعمال تأثیر والدین صورت می‌پذیرد.

دیگر خبرها

  • درمان ناباروی با IVF در ایران چقدر موفقیت‌آمیز است؟
  • چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟
  • درمان ناباروی با IVF در ایران چقدر موفقیت‌آمیز است؟ |‌ احتمال بارداری از یک ماه تا یک سال پس از ازدواج چند درصد است؟
  • معنای ضرب‌المثل با گرگ دمبه می‌خوره با چوپون گریه می‌کنه چیست؟ + فیلم
  • گران شدن ورزش به معنای تحمیل هزینه های بیشتر درمانی در آینده است
  • انفعال رژیم اردن در برابر جبهه مقاومت
  • خسروی: خوشحالی بعد از گل من، یک کار شخصی بود
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • ببینید | وستهم ۲-۲ لیورپول؛ پایان یک رویا
  • وستهم 2-2 لیورپول: پایان قطعی یک رویا!